موجود

سیاست صنعتی (بنیان های نظری ،چگونگی اجرا،وتحلیل اقتصاد سیاسی)

سیاست صنعتی (بنیان های نظری ،چگونگی اجرا،وتحلیل اقتصاد سیاسی)

تعداد
قیمت: 607,000 تومان

سیاست صنعتی هم در ساحت عمل و هم در ساحت نظر سابقه طولانی دارد. اقدامات اولیه از آنچه که به عنوان سیاست صنعتی در نظر گرفته می‌شود، حداقل به اروپای قرون وسطی باز می‌گردد و می‌توان آن را در دولت-شهرهای ایتالیا یا انگلستان اواخر قرون وسطی یافت. همچنین تاریخچه‌ای غنی از تفکر و تحلیل درباره چنین سیاست‌هایی، از جمله متون ایتالیایی قرن شانزدهم، بسیار قبل از متون کلاسیک اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم الکساندر همیلتون و فردریک لیست وجود دارد.
به بیان دیگر، حتی پیش از پرداختن اسمیت (1776) به مباحثی چون تقسیم کار در کتاب ثروت ملل برای رونق تولید و صنایع، آنتونیو سرا اقتصاددان مرکانتالیست به اقتصاد مقیاس و انباشت سرمایه در زمینه توسعه‌نیافتگی پرداخته بود و هیوم نیز در رساله حسادت در تجارت، مباحثی مرتبط با سیاست صنعتی طرح کرده بود. با این حال سابقه تحلیل اقتصادی سیاست صنعتی را می‌توان به چهار مرحله اصلی متمایز و مهم‌تر تقسیم کرد (چانگ و آندرونی،2019):
الکساندر همیلتون (1791) وزیر خزانه‌داری آمریکا بحث صنعت نوزاد را در مقابل گفتمان غالب تجارت آزاد (خصوصاً نظریه مزیت نسبی ریکاردو) توسعه داد. او معتقد بود که یک کشور برای حمایت از صنایع نوپای خود در برابر صنایع پیشرفته خارجی باید برنامه داشته باشد همان‌گونه که فرزندان در سنین کودکی به حمایت و محافظت نیاز دارند. این سیاست‌های حمایتی مورد تأکید همیلتون محدود به تعرفه نبود بلکه شامل یارانه به صنایع استراتژیک، تخفیف تعرفه وارداتی مرتبط با بخش‌های تولیدی صادراتی، ممنوعیت صادرات مواد اولیه اساسی نیز بود که در معجزه اقتصادی شرق آسیا به درستی استفاده شده است؛ این موضوع در انگلستان دوره رابرت والپول (1721-1742) نیز مطابق شواهد اجرا شده است. نظریه همیلتون توسط فردریک لیست توسعه داده شد و بر طیف وسیعی از کشورها در قرن نوزدهم (خصوصاً آمریکا) و در قرن بیستم (شرق آسیا) اثرگذار بود.
لیست (1837) با طرح و مقایسه اقتصاد ملی و اقتصاد جهانی، معتقد بود هر ملتی را از نظر مناسبات با نظام جهانی می‌توان به دو گونه نظام حاکمیت سیاسی مستقل یا جزئی از نظام جهانی نگریست. دیدگاه اول به اقتصاد ملی و دیدگاه دوم به جزئی از اقتصاد جهانی خواهد انجامید. از منظر لیست، در جهان امروز صلح جهانی تحقق نیافته و کشورها باید به دنبال حفظ استقلال و تقویت اقتصاد ملی خود باشند و تصور حداکثرسازی تجارت جهانی در سایه تجارت آزاد (مطابق نظرات آدام اسمیت و ژان باتیست سه) تنها در صورتی رخ می‌دهد که صلح برقرار شده و تجارت برای همگان آزاد باشد نه اینکه تجارت آزاد یک سویه جهت استثمار برخی کشورها به سود کشورهای پیشرفته برقرار باشد. عقل سلیم نمی‌پذیرد که برای همه کشورها با شرایط متفاوت از حیث جغرافیایی، کشاورزی، صنعتی، نهادها، قوانین و... تجویز واحدی داشته باشیم.
وضع تعرفه‌ها برای حمایت از صنایع نوزاد داخلی در این مرحله از سیر تاریخی سیاست صنعتی بسیار پررنگ بوده است. فردریک لیست به فواید و هزینه‌های وضع تعرفه برای یک کشور در اتمسفر زمانی اوایل قرن نوزدهم میلادی پرداخته است:
فواید تعرفه:
·       روح خفته کار و کوشش و تلاش اقتصادی را بیدار می‌کند.
·       جوانان را برای تحصیلات فنی و تکمیل مطالعات در خارج بر می‌انگیزد.
·       کارگران را تشویق می‌کند تا بعد از کسب تخصص و مهارت لازم به شغلی دیگر روی آورند ولو آنکه موفقیت در این شغل تضمین نشده باشد.
·       واحدهای صنعتی سرمایه‌گذارانی که ریسک بالایی کرده‌اند، محافظت می‌کند.
·       مهاجرت سرمایه‌داران، کارخانه داران و کارگران متخصص کشورهای دیگر به کشور تعرفه گذار.
·       ایجاد فرصت برای ارتقاء کارخانه‌ها‌ و صنایع داخلی.
هزینه‌ها‌ی تعرفه:
·       تعیین صدها مأمور گمرک
·       از بین رفتن آزادی تجارت و جستجو در اسباب و اثاثیه مردم در مرزها
·       حتی در زمان صلح کشورهای دوست نمی‌توانند بین هم کالا آزادانه مبادله کنند گویی که آلوده به میکروب هستند.
·       لرزاندن پایه‌ها‌ی اخلاقی مرزنشینان، وسوسه شدن آنها برای شکستن قانون.
به باور لیست، منافع وضع تعرفه بر هزینه‌ها‌ برتری داشته و راه دیگری برای رسیدن به این منافع با هزینه‌ها‌ی کمتر وجود ندارد. همه برنامه‌ها‌ی حمایتی برای صنعتی شدن بدون حمایت تعرفه‌ای کم اثر خواهند بود. تعرفه‌ها‌ دردسری بزرگ هستند ولی اگر نباشند، دردسرهای بزرگتری ایجاد می‌شود؛ همانگونه که تأمین مخارج سنگین ارتش و ساختن استحکامات نظامی بهتر است تا آنکه ملیت و استقلال کشوری از دست برود. وضع تعرفه اختراع اقتصاددانان یا مقامات اداری نیست بلکه پیامد طبیعی و اجتناب‌ناپذیر تنش‌ها‌ و رقابت‌ها‌ی بین‌المللی است. کشورها بدون سیاست حمایتی از صنعت، بازار خود را به رقبا و بنگاه‌ها‌ی اقتصادی خارجی تقدیم خواهند کرد و از این رو، به صورت طبیعی به تعرفه روی آورده‌اند.
به صورت کلی در این مرحله تاریخی از پرداختن به سیاست‌های صنعتی، در مورد مسائل سیستمی مانند تعادل بین بخش‌های مختلف اقتصادی (به ویژه کشاورزی و تولید) و تعادل بین بخش‌های مختلف تولید (کالاهای سرمایه‌ای و مصرفی) بحث‌های کمی صورت گرفته است. همچنین به موضوعاتی چون شایستگی نسبی ابزارهای مختلف سیاست‌های صنعتی (تعرفه‌ها، یارانه‌ها و ...) و همچنین موارد مربوط به اجرای سیاست (ساختار اداری، قابلیت‌های بوروکراتیک، سازوکارهای نهادی یا فساد) پرداخته نشد.


نظرات سیاست صنعتی (بنیان های نظری ،چگونگی اجرا،وتحلیل اقتصاد سیاسی)

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

مشخصات کتاب

نویسنده محسن محمدی ایوانکی
مترجم محسن محمدی ایوانکی
ناشر شرکت چاپ و نشر بازرگانی
تعداد صفحات 737 صفحه
دسته بندی صنعت
تاریخ انتشار 1401
شابک 9786225941281
قیمت 607,000 تومان
زبان فارسی

فهرست مطالب


سخن مولف

تقریباً میان اندیشمندان اقتصادی و به طور خاص اندیشمندان توسعه اجماع نظر وجود دارد که مسیر توسعه یافتن، از صنعتی شدن و بسط تولیدات کارخانه‌ای در کشورهای در حال توسعه می‌گذرد. به بیان دیگر، بدون صنعتی شدن و سرریزهایی که توسعه این بخش برای کشورها می‌آفریند، امکان توسعه وجود ندارد. این گزاره تقریباً مورد اجماع در میان اهالی اندیشه توسعه، اگر مورد توجه محافل اندیشه‌ای و به تبع آن سیاستگذاران در ایران قرار می‌گرفت؛ مباحث پیرامون سیاست صنعتی اینچنین مهجور باقی نمی‌ماند.
بدیهی است که در دهه 1390 متأثر از تحریم‌ها و سایر مشکلات، اقتصاد ایران از حرکت بازایستاده و رشد تقریباً صفر را شاهد بوده‌ایم ولی اگر به دهه 1380 و وفور درآمد نفتی در آن مقطع هم بنگریم، صنعت یکی از کم‌اهمیت‌ترین موضوعات در میان اهالی اندیشه و سیاستگذاران ایران بوده است و آن دسته از سیاستگذارانی که به دنبال توسعه صنعتی بوده‌اند و حتی سفارش نگارش استراتژی صنعتی هم می‌دادند، به دلیل عدم فهم بایسته و شایسته یا سفارش‌ها را به گروه‌های بی‌ربط می‌دادند یا پس از دریافت خروجی، به درستی اجرا نمی‌کردند.
به هر روی، چه به دلیل تحریم، چه به دلیل عدم فهم بایسته سیاستگذار و چه به دلیل عدم ورود صحیح محافل اندیشه‌ای، ایران در شرایط کنونی از حیث توسعه صنعتی وضعیت مناسبی ندارد و حتی صنایعی که در طول نیم‌قرن گذشته شکل داده‌ایم، عموماً در کف زنجیره‌های ارزش جهانی و پیچیدگی اقتصادی قرار دارند. با این حال، همانطور که اشاره شد خبری از بحث، گفتگو و تلاش برای اجرای سیاست صنعتی مؤثر در کشور وجود ندارد.
به نظر می‌رسد فضای سیاستگذاری اقتصادی در ایران به شدت متأثر از تجویزات مرسوم نهادهای بین‌المللی همچون بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول قرار دارد؛ چه آن زمانی که این نهادها در قالب اجماع واشنگتن، تعدیل ساختاری شامل سیاست‌هایی همچون خصوصی‌سازی، مقررات‌زدایی، آزادسازی و... را به کشورهای جهان سوم توصیه می‌کردند و چه اکنون که بعد از شکست اجماع واشنگتن به حکمرانی خوب و تأکید زیاد بر ساخت نهادهایی همچون حقوق مالکیت، حاکمیت قانون، شفافیت، دموکراسی و... روی آورده‌اند. تحت چنین شرایطی غالباً با گزاره‌هایی مواجه می‌شویم که مگر می‌شود برای ساختار نهادی موجود، تجویزی در باب سیاست صنعتی یا توسعه اقتصادی داشت؟ آیا در زمینه‌ای که سرشار از تعارضات منافع است، می‌شود به اجرای راهبرد رشد همت گماشت؟ و سؤالات این‌چنینی که به‌گونه‌ای با استفهام انکاری سیاستگذار و مقامات ارشد کشور را به سمت اصلاحات ساختاری بی‌حدوحصر سوق می‌دهند.
سؤالی که همواره در تعامل با صاحبان چنین اندیشه‌هایی برای نگارنده وجود داشته است، این بوده که گذر چه میزان زمان اصلاحات ساختاری همچون رفع تعارضات منافع، شفافیت، حاکمیت قانون و امثال آن را در ایران حاکم خواهد ساخت؟ و کشور تا چه زمانی برای تحقق این اصلاحات باید صبر کند؟ از سوی دیگر، آیا تجربیات موفق توسعه در قرن اخیر که به طور خاص در شرق آسیا جاری بوده است، ابتدا چنین اصلاحات زمان‌بر و فرسایشی را هدف قرار داد و بعد به توسعه صنعتی اندیشید؟ یا بالعکس، غالب آنچه در فضای اندیشه‌ای کشور ما به عنوان اصلاحات ساختاری بیان می‌شود، نتیجه توسعه صنعتی در این کشورها بوده است؟
"زمان" و سرعت نیل به توسعه اقتصادی هم موضوع دیگری است که از تحلیل‌ها خارج شده است. طبیعتاً برای محور تاریخی توسعه (اروپای غربی و آمریکای شمالی) بالا بردن سرعت و به تبع آن کاهش زمان رسیدن به توسعه اقتصادی موضوعیت چندانی نداشت ولی آیا برای ایران امروز هم چنین است؟ برای کشوری که حداقل هفت دهه سابقه برنامه‌ریزی توسعه دارد و در ابتدای انقلاب اسلامی، از کشورهایی همچون کره جنوبی سطح توسعه‌یافتگی بالاتری را داشته است، آیا این‌چنین خرامان خرامان به سوی توسعه اقتصادی حرکت کردن شایسته است؟ از سوی دیگر امروز فضای ساری و جاری قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در سایه نبود پیشرفت‌های امروزی فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، وجود ندارد و مردم ایران وضعیت زندگی خودشان را با کشورهای همسایه مقایسه می‌کنند و فشاری بر اذهان و سرمایه اجتماعی برای برون‌رفت از وضعیت موجود و توسعه اقتصادی ایجاد می‌کند. در یک کلام باید گفت به عکس تصور موجود، "زمان مهم است"؛ در واقع باید گفت "زمان بسیار مهم است" و هر تجویز و مسیر ارائه شده برای امروز ایران باید عامل "زمان" را وارد تحلیل کند.

برچسب ها: سیاست صنعتی (بنیان های نظری ،چگونگی اجرا،وتحلیل اقتصاد سیاسی)

© Copyright 2019 All Rights Reserved

طراحی سایت : نونگار پردازش

سبد خرید 0
مقایسه
0
فهرست مقایسه خالی است